Home arrow مقالات arrow «مديريت» يا «رهبري»، کدام يک براى موفقيت يک سازمان مورد نياز است؟
spacer
spacer
spacer امروز سه شنبه 29 اسفند 1402

ورود و خروج

نام کاربری

کلمه عبور

مرا به ياد داشته باش
فراموش کردن کلمه عبور
ثبت نام نكرده ايد؟ عضویت

جستجوی بخش دانلود

جستجوی: 
جستجو در تيتر فايلها: 
جستجو در توضيحات: 

تبلیغات

آموزش فارکس
ایران مارکت سنتر

 
آزمون استخدامی

براي دسترسي كامل به سایت، شما بايد با نام كاربري خود وارد شويد.
در صورت نداشتن نام كاربري لطفا ثبت نام كنيد.
(راهنمای ثبت نام pdf)

» دوستان علاقمند براي نويسندگي در سايت، آمادگي خود را از طريق فرم تماس با ما اعلام نمايند.

«مديريت» يا «رهبري»، کدام يک براى موفقيت يک سازمان مورد نياز است؟ چاپ ارسال به دوست
رای کاربران: / 82
ضعیفعالی 
همکاری با محسن علیجان نژاد   
1386/09/10 ساعت 16:32:21

يک سازمان براى آنکه به اهداف عالى خود دست يابد بايد به دو مقوله «رهبري» و «مديريت» توجه داشت باشد. چرا که در جهان صنعتى امروز صرفاً برخوردار بودن از مهارتهاى مديريتى براى موفقيت يک مدير کافى نيست، بلکه مديران بايد شناختى اساسى از تفاوت ميان «مديريت» و «رهبري» داشته باشند و بدانند چگونه اين دو فعاليت براى تحقق موفقيت سازمان بايد با هم ترکيب شوند.

منبع : خانه كارآفرينان ايران

در يک سازمان با وجود تفاوت عمده بين «رهبري» و «مديريت»، ارتباط تنگاتنگى بين آن دو وجود دارد؛ يک رهبر مى تواند مدير باشد و يک مدير نيز مى تواند «رهبري» کند. عکس اين قضيه نيز صادق است؛ يعنى يک فرد مى تواند داراى هنر «رهبري» باشد بدون اينکه قادر باشد هدفهاى سازمانى را تحقق بخشد (مدير نباشد) و يا اينکه يک فرد ممکن است مدير منظمى باشد ولى کارکنان از روى ترس و اجبار وظايف خودشان را انجام دهند (رهبر نباشد.)

در اين نوشتار سعى داريم به اين سئوال پاسخ دهيم که براى موفقيت يک سازمان به کدام يک از دو مقوله «مديريت» يا «رهبري» نياز داريم؟

تعريف رهبرى

فرآيند نفوذ در ديگران و برانگيختن آنها براى همکارى با يکديگر در جهت تحقق هدف هاى گروهى را «رهبري» مى گويند. يا مى توان گفت: رهبرى استفاده از فرآيند ارتباطات در موقعيتى خاص براى اعمال نفوذ در ميان افراد و جهت دادن آنها به سوى مقاصدى مشخص است. و يا رهبرى فرآيند نفوذ در ديگران است به طورى که آنها با اشتياق و جديت در دستيابى به اهداف سازمانى تلاش نمايند.

«رهبري» را اصولاً «هنر نفوذ در ديگران» مى دانند. بدين معنى که پيروان به دلخواه نه از روى اجبار، از رهبر اطاعت مى کنند.

بنابراين، منظور از رهبرى به طور عام، تأثير گذارى بر افراد و انگيزش آنان به طورى است که از روى ميل، علاقه و با اشتياق براى دستيابى به هدف هاى گروهى تلاش کنند.

تعريف مديريت

فرآيند برنامه ريزي، سازماندهي، هدايت و نظارت بر کار اعضاى سازمان و کاربرد کليه منابع قابل دسترسى براى رسيدن به هدفهاى تعيين شده سازمان را «مديريت» مى گويند.

«مديريت» به عنوان « هنر انجام دادن کارها به وسيله ديگران» نيز تعريف شده است. چرا که مدير با اتخاذ تدابيرى براى انجام کارها توسط ديگران و نه شخص مدير به اهداف سازمان نايل مى شود.

تفاوت مدير و رهبر

بسيارى از مديران سازمان ها، از تفاوت ميان رهبرى و مديريت آگاهى ندارند و همين امر باعث مى شود که در اجراى وظايف سازمانى خود ، به اشتباه عمل کنند.

رهبرى همان مديريت نيست. اگر چه بسيارى از مديران رهبرند و بسيارى از رهبران مدير، ولى فعاليت هاى رهبرى و مديريت فعاليت هاى يکسانى نيست.

بايد توجه داشت که «مديريت» با «رهبري» تفاوت هاى عمده اى دارد که بايد مديران در اجراى وظايف خود به اين تفاوت ها توجه داشته باشند، براى آشنايى مديران، به چند مورد از تفاوت هاى يک «مدير» با يک «رهبر» در يک سازمان اشاره مى کنند:

1- مديران در پست خود منصوب شده اند. آنان قدرت قانونى دارند که اجازه مى دهد در مواقع ضرورى به ديگران پاداش دهند يا آنان را تنبيه کنند. در حالى که يک رهبر ممکن است منصوب شده و يا از درون گروه پديد آمده باشد و اين اجازه را نداشته باشد که در مواضع ضرورى ديگران را تشويق يا تنبيه کند چرا که قدرت قانونى ندارد.

2- توانايى تاثيرگذارى مديران بر افراد سازمان، بر مبناى اختيار رسمى است که از پست سازمانى آنها ناشى شده است در حالى که رهبران مى توانند بر عملکرد ديگران تاثير بگذارند بدون آنکه قدرت تاثيرگذارى آنان از اختيار رسمى ناشى شده باشد.

3- مدير اداره مى کند در حالى که رهبر ابداع مى کند.

4- «مديريت» يک رونوشت است در حالى که «رهبري» يک اصل است.

5- مدير امور را نگهدارى مى کند در حالى که رهبر آنها را بهبود مى بخشد.

6- مدير روى سيستمها و ساختار تمرکز دارد ولى رهبر روى افراد تمرکز مى کند. در واقع مديريت به فرآيندهاى سازمانى توجهى حساب شده دارد در حالى که رهبرى به کارکنان به عنوان افراد انسانى توجه واقعى دارد.

7- مدير از اجراى يک شغل اطمينان حاصل مى کند، در حالى که رهبر مراقب فردى است که آن شغل را اجرا مى کند و به او توجه دارد.

8- مدير نظارت مى کند، ولى رهبر اعتماد مى پراکند.

9- مدير ديدگاه محدودى دارد، ولى رهبر از ديدگاه وسيعى برخوردار است.

10- مدير «چگونه و چه وقت» را مى پرسد، در حالى که رهبر «چه چيز و چرا» را مى پرسد.

11- مدير نظر به انتهاى خط دارد، ولى رهبر چشم به افق دارد.

12- مدير پيروى مى کند، در حالى که رهبر سرچشمه مى گيرد.

13- مدير وضع موجود را مى پذيرد، ولى رهبر با وضع موجود در جدال است.

14- مدير سرباز قديمى خوبى است، اما رهبر آدم خودش است.

15- مدير کارها را درست انجام مى دهد، در حالى که رهبر کارهاى درست را، انجام مى دهد.

برخى از خصوصيات عمده براى رهبران موفق

برخى اعتقاد دارند که يک شخص يا رهبر متولد مى شود يا نه. از نظر اين افراد رهبران ابرمردانى هستند که به علت ويژگى هايى که موهبت الهى است شايستگى رهبرى پيدا کرده اند، بنابراين کسانى مى توانند نقش رهبرى را در سازمان ايفا کنند که داراى خصوصياتى چون هوشمندي، برونگرايي، تسلط بر خود، اعتماد به نفس، سخنورى و جاذبه کلام، زيبايى و جذابيت سيما و چهره و مانند آنها باشند.

از جمله خصوصيات عمده اى که براى رهبران ذکر مى شود، مى توان به موارد زير اشاره کرد:

1- هوش: تحقيقات انجام شده بر روى رهبران موفق سازمانى نشان مى دهد که هوش آنان از ميانگين هوش پيروان و زيردستانشان بيشتر است.

2- خصوصيات ظاهرى و فيزيکى مانند قد، سيما و حرکات دست.

3- بلوغ اجتماعى و وسعت ديد: رهبران از جهت عاطفى با ثبات و داراى اعتماد به نفس اند و نسبت به مسايل و رويدادهاى اطراف خود ديد و بينش وسيعى دارند.

4- رهبران شخصيت برونگرا دارند.

5- انگيزه هاى توفيق طلبى و نيل به هدف: رهبران داراى انگيزه هاى قوى براى موفقيت هستند و توفيق طلب اند.

6- خصوصيات شغلى مانند پشتکار و تلاش و ابداع و ابتکار.

7- خصوصيات اجتماعى مانند مرتب اجتماعى و سياسى.

8- انسانگرايى: انسانگرايى و تاکيد بر ارزش انسانها خصوصيت بارز ديگر رهبران موفق است.

هر چند که عده اى عقيده دارند که توانايى رهبرى با خصوصيت فرد يا ويژگى هاى موروثى قابل بيان است، ولى بايد اين نکته را در نظر داشت که مى توان براى رهبر خوب شدن آموزش ديد و با برنامه هاى آموزشى يک رهبر موفق شد.

مهارتهاى مورد نياز مديران

مديران در هر سطحى که باشند و در هر نوع سازمانى که فعاليت کنند بايد به مهارتهاى خاصى مجهز شوند تا بتوانند در نيل به اهداف تعيين شده سازمان را يارى رسانند. اين مهارتها عبارتند از: مهارتهاى ادارکي، مهارتهاى انسانى و مهارتهاى فنى.

1- مهارتهاى ادارکى: اين مهارتها توانايى هماهنگى کردن و وحدت همه فعاليت هاى سازمان را به مدير مى دهند تا بتواند سازمان را به صورت يک کل در محيطى که آن را احاطه کرده است مشاهده، و روابط متقابل بخشهاى مختلف و چگونگى تاثير تغيير هر قسمت در کل سازمان را پيش بينى کند.

مهارتهاى ادارکى توانايى تحليل موقعيت و تعيين ريشه مسايل و تدوين برنامه مناسب را به مدير مى دهند. اين مهارتها خصوصاً براى مديران عالى سازمان که بايد اهداف وسيع و برنامه هاى بلند مدت سازمان را براى آينده طرح ريزى کنند، ضرورى است.

2- مهارتهاى انسانى: اين مهارتها به مدير امکان مى دهند تا با افراد، در کنار آنها و به طور موثر با آنها کار کند. مديران در همه سطوح به اين مهارت نياز دارند، چون براى نيل به اهداف سازمان به افراد داخل و خارج سازمان وابسته اند. مديرانى که مهارتهاى انسانى خوبى دارند مى توانند نيازها و انگيزه هاى افراد را درک و آنان را تشويق کنند تا بدون نگرانى در تصميم گيرى ها مشارکت داشته باشند.

3- مهارتهاى فنى: اين مهارتها به معنى توانايى به کار بردن ابزار، شيوه ها و دانش مورد نياز براى اجراى يک زمينه تخصصى است.

وظايف مدير

براى يک مدير، وظايف متنوعى عنوان شده است، اما در حالت کلى مى توان وظايف يک مدير را به صورت زير خلاصه کرد:

1- برنامه ريزى: مدير اهداف سازمان در درجه اول تعريف مى کند سپس با تعيين راهبرد تحقق اين اهداف و ايجاد مجموعه اى از برنامه ها براى يکپارچه و هماهنگ کردن فعاليت در جهت نيل به اين هدف ها گام بر مى دارد.

2- سازماندهى: مدير مشخص مى کند که در يک سازمان چه وظايفى بايد اجرا شوند و چه کسانى بايد اين وظايف را انجام دهند. وظايفى که مى توانند با هم يک گروه شغلى تشکيل دهند، تعيين مى شوند.

3- هدايت: مدير فعاليت هاى افراد سازمان را هدايت مى کند و آنها را هماهنگ مى کند و با ايجاد انگيزه در زيردستان فعاليت هاى آن را جهت مى دهد، موثرترين مجارى ارتباط را انتخاب و تعارض ميان اعضاى سازمان را بر طرف مى کند.

4- نظارت: مدير براى اطمينان از اجراى درست و به موقع همه کارها عملکرد سازمان را ارزيابى مى کند و عملکرد واقعى سازمان را با هدفهايى که از قبل تعيين شده بود، مقايسه مى کند تا اگر انحراف هايى از برنامه هاى تعيين شده مشاهده شد، آنها را اصلاح کند.

5- خلاقيت: مدير براى آنکه با تحولات شتابان انديشه ها سازگار شد و در صحنه رقابت با رقباى متعدد دوام بياورد، بايد شرايط لازم را براى بروز خلاقيت يعنى پيدايش انديشه هاى نو در افراد سازمان به وجود آورد.

نتيجه گيرى:

از آنچه گفتيم مى توان دريافت که براى موفقيت يک سازمان، بايد به هر دو مقوله «مديريت» و «رهبري» توجه داشت؛ هر چند يک مدير موفق مى تواند با توجه به مهارتها و وظايفى که براى وى برشمرده ايم، سازمان را به سوى اهداف خود، پيش ببرد اما اين مهارتهاى مديريتى براى موفقيت در جهان صنعتى امروز کافى نيست. از سوى ديگر در طول تاريخ ثابت شده است که موفقيت يا شکست جنگها، امور تجاري، مسابقه هاى ورزشى و گروههاى معترض سياسى تا حدود زيادى به رهبرى آنها مربوط مى شود به گونه اى که «بنيس» يکى از نظريه پردازان در مديريت، در اهميت «رهبري» معتقد است که «براى بقا در قرن بيست و يکم ما نيازمند نسل جديدى از رهبران هستيم.». بنابراين بايد مديران سازمان ها در درجه اول به مهارتها و وظايفى که در اين نوشتار براى آنها برشمرديم، توجه داشته باشند و در درجه دوم با شناخت اساسى از تفاوت ميان مديريت و رهبرى بتوانند با ترکيب «مديريت» و «رهبري»، براى تحقق موفقيت سازمان گام بردارند.


یادداشت های بازدیدکنندگان

نویسنده در تاریخ 1387/08/19 ساعت 13:50:56
عالی بود . 
متشکرم

نویسنده 8729713 در تاریخ 1388/11/20 ساعت 00:49:44
خوب است

نویسنده محسن از اهواز در تاریخ 1388/03/03 ساعت 21:05:06
زیبا بود با تشکر

نویسنده daneshju در تاریخ 1388/06/09 ساعت 11:30:29
سلا 
خیلی خوب است

نویسنده javadafshari در تاریخ 1388/11/07 ساعت 12:35:18
ali ast

نویسنده man khodamam na khatre ! :-j در تاریخ 1389/01/21 ساعت 15:25:52
خیلی به دردم خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــورد !

نویسنده در تاریخ 1389/01/25 ساعت 23:29:14
عالي بود

نویسنده maryam در تاریخ 1389/07/24 ساعت 21:49:55
خوب بود

نویسنده Anonymous در تاریخ 1389/08/02 ساعت 13:31:27
باتشکربسیاراستفاده بردم لطفادراین خصوص اگرمقالات بیشتری داریدبرایم ایمل کنید

نویسنده در تاریخ 1389/08/02 ساعت 13:32:32
باتشکربسیاراستفاده بردم لطفادراین خصوص اگرمقالات بیشتری داریدبرایم ایمل کنید

نویسنده امید در تاریخ 1389/08/03 ساعت 06:39:16
سلام، خوب بود ولی بهتر می شد اگر منابع را هم ذکر میکردید. بدون منابع این حس به ادمی دست می دهدکه شما به اصول اخلاق علمی پایدار نبودید.

نویسنده Anonymous در تاریخ 1389/11/06 ساعت 04:11:59
بسیار خوب بود  
در مباحث مدیریت باید مثال فراوان زد 
و مباحث را ریز کرد

نویسنده در تاریخ 1390/01/12 ساعت 18:21:18
خوب بود باتشکر از شما

نویسنده در تاریخ 1390/02/25 ساعت 08:06:07
ممنون خوب بود باتشکر از شما

نویسنده در تاریخ 1390/05/17 ساعت 14:41:20
عالی بود و ازتون ممنونم. سعی میکنم این نکات خوب رو مد نظر قرار دارم. لطفاً اگه مطالب بیشتری در این مورد سراغ دارید ایمیل کنید باتشکر

نویسنده در تاریخ 1390/07/21 ساعت 18:45:39
سلام و تشکر بسیار مفید بود .

نویسنده امیر جلیل زاده در تاریخ 1390/09/04 ساعت 19:28:43
مفید بود .ممنون

نویسنده Anonymous در تاریخ 1390/09/08 ساعت 19:52:59
ممنون

نویسنده روحی در تاریخ 1390/09/08 ساعت 19:53:46
ممنونم.استفاده کردم.بدرد بخور بود.متشکر

نویسنده پریا در تاریخ 1390/09/10 ساعت 14:57:05

نویسنده mohabbat245 در تاریخ 1390/10/02 ساعت 03:25:26
با تشکر لطفا در این خصوص مطالب و پایان نامه های اگر مو جود می باشد برایم بفرستید با تشکر

نویسنده در تاریخ 1390/10/05 ساعت 17:09:37
واقعا عالی بود .ممنون

نویسنده Anonymous در تاریخ 1390/12/04 ساعت 07:07:58
چرا باید هرچه دادنی است مال رهبر باشه و هرچه گردنی است برای مدیر؟

نویسنده در تاریخ 1391/01/08 ساعت 17:37:45
خیلی به دردم خورد. 
اجرتان با خدا

نویسنده در تاریخ 1391/03/01 ساعت 20:50:41
مرسی خیلی خوب بود

نویسنده در تاریخ 1391/03/02 ساعت 11:13:30
مطالب جديد نبودن.دنبال مطالب جديدترم...

نویسنده دانشجو در تاریخ 1391/03/03 ساعت 07:36:09
با اقا امید موافقم

نویسنده مونا در تاریخ 1391/03/17 ساعت 14:08:37
ممنون همین که به انتشار دانسته هاتون اقدام کردین کار علمی و مثبتی انجام دادین

نویسنده در تاریخ 1391/06/31 ساعت 05:28:05
ممنون، فقط اینکه درسته که هر سازمان به هر دو نیاز دارد ولی بعضی از مقایسه هایی که بین آن دو کردید خیلی درست نبود، چه کسی گفته مدیر امور را نگهداری و رهبر آنها را بهبود می بخشد؟ خیلی از امور را مدیر برنامه ریزی و با همه مشکلات می جنگد و آن را طی مدت زمان مشخصی اجرا می کند، به هر حال ممنون

نویسنده مجید در تاریخ 1391/07/07 ساعت 23:04:07
مطلب خوبی بود به کارم آمد و ازش چیزهایی یاد گرفتم

نویسنده Anonymous در تاریخ 1391/08/14 ساعت 16:41:09

نویسنده Anonymous در تاریخ 1391/08/14 ساعت 16:41:47

نویسنده در تاریخ 1393/01/10 ساعت 17:20:30
سلام من كلي توي سايت هاي متفاوت گشتم وتمام مطالبي كه شما يك جا جمع كرديد رو پيدا كردم. واقعا ممنونم كه كار من رو راحت كرديد. پيروز و سربلند باشيد

نویسنده فاضلی/ در تاریخ 1393/08/23 ساعت 23:00:38
سلام.از مطالب با ارزش شما سپاسگذارم.لطفا اگر مطلب مهم در مورد رهبری نا کارامد داری بنده رایاری کنید.سپاس

نویسنده فاضلی در تاریخ 1393/09/29 ساعت 01:29:01
سلام.درمورد روابط کاری منفی/تخلفات اخلاقی برل بنده لطفا مقاله و.......ارسال کنید .سپاس

نویسنده در تاریخ 1394/10/12 ساعت 14:50:43
چقدر شگفت‌انگیز است که کارمان را دوست داشته باشیم. در محل کار احساس امنیت کنیم. برای شرکتی کار کنیم که بواقع برایش مهم است نسبت به خودمان و کاری که انجام می‌دهیم چه احساسی داریم. 
کار کردن تا دیرهنگام تأثیر منفی روی فرزندانمان نمی‌گذارد، این احساس ما در محل کار است که آنها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. 
فرهنگ سازمانی قدرتمند بر سلامت ما تأثیر مثبت دارد. محیطی که در آن کار می‌کنیم و نحوه‌ی تعامل ما با یکدیگر، واقعاً حائز اهمیت است. محیط کاری خوب، به ما کمک می‌کند اطمینان حاصل کنیم که می‌توانیم حلقه‌های اعتماد را که لازمه‌ی همکاری مؤثر است بنا نهیم. 
منبع : کتاب رهبران آخر از همه می‌خورند http://iranbook.ir

نویسنده هدیه در تاریخ 1394/10/12 ساعت 14:54:39
چرا این عنوان مهم است؟ 
نیروی کار تعلیم دیده برای موفقیت در اقتصاد رقابتی جهان ضروری است. گرچه آموزش طیف گسترده‌ای از دانش و مهارت را می‌طلبد، معمولاً از افرادی باتجربه اندک یا بدون تجربه آموزش، جهت تدوین و اجرای برنامه‌های آموزشی دعوت می‌شود. افرادی که در حوزه آموزش، تازه کار هستند و آنهایی که تجربه کمی‌در این زمینه دارند نیازمند اطلاعاتی هستند که به آنها کمک کند تا درک صحیحی از موضوع آموزش داشته باشند و همچنین ابزار عملی در اختیار آنها قرار دهد که بتوانند سریعاً برای طراحی، تدوین و اجرای برنامه‌های آموزشی موفق از آن استفاده کنند. 
با این کتاب به چه دست می‌يابید؟در سازمان قرن بیست‌ویکم، افراد تازه‌کار در زمینه آ‌موزش از نعمت زمان برای یادگیری روشهای گوناگون طراحی درس، تئوری‌های یادگیری بزرگسالان و روش‌های تدریس بهره‌مند نیستند. 
منبع : گتاب اصول و راهنمای آموزش در سازمانها iranbook.ir

نویسنده مدیر موفق در تاریخ 1394/10/12 ساعت 15:00:13
رشد و تعالی در محیطهای کاری به شدت رقابتی، نیازمند بیش از داشتن دانش در رشته تخصصی است.مهارت های فردي، همچون توانایی ترغیب دیگران، تقویت حس همکاری، و تفویض اختیار اثربخش از اهمیت زیادی برخوردار هستند. مهارت شامل طیفی از مهارت‌های عملی ـ همچون ... 
توانایی ایجاد روابط احترام‌آمیز متقابل با دیگران و موفقیت در انتقال ایده‌ها از عناصر ضروری مدیریت شایسته است. در صورت تأثیرگذاری بر دیگران قادر به جلب حمایت و تعهد آنها خواهید بود و در نتیجه توان بالقوه شما در موفقیت افزایش می‌یابد. تأثیرگذاری بر دیگران، مهارت‌های ارتباطی را جهت ... 
بیشتر اوقات، موفقیت بر اساس میزان درآمد مالی و دارایی‌های مادی سنجیده می‌شود. گیر افتادن در تله زمان کاری طولانی بسیار ساده روی می‌دهد، در تلاش برای دستیابی به استانداردهای بالای زندگی و در این فرایند به روابط، توسعه فردی، داشتن اوقات فراغات و شادی‌های فردی بی‌توجه می‌شوید. برقراری تعادل میان کار و زندگی به درک شما از اینکه موفقیت ... 
توصیه‌های عملی از جمله 101 نکته موجز، به شما نشان می‌دهد چگونه نگرش‌های تأثیرگذاری بر دیگران را تقویت کرده و به رهبری با نفوذ بالا در میان همکاران تبدیل شوید و سرانجام، با آزمون سنجش پایان کتاب می‌توانید مهارت‌های خود را به عنوان فردی تأثیرگذار بسنجید.. 
لینک کتاب های سه گانه راز مدیران برنده و کارکنان موفق را برای شما میزارم تا بتونین راحتتر بهش دسترسی پیدا کنین. واقعا اگه نخونین ضررکردین چون به درد کار و زندگی اجتماعی و زندگی خصوصیتون هم میخوره .  
http://iranbook.ir/3349-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1-%D9%88-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82-%D8%B3%D8%AE%D9%86%DA%A9%D8%AF%D9%87.html

نویسنده مستانه در تاریخ 1394/10/12 ساعت 16:12:57
محدودیت منابع بودجه‬ای دولت‬ها برای تامین مالی پروژه‬های بزرگ و همچنین تقاضای زیاد موجود در زمینه سرمایه‬گذاری در این پروژه‬ها، مدیران کشوری و شهری را برآن داشته تا تمامی تلاش خود را در بهره‬ گیری از مشاركت فعال بخش خصوصی و ایجاد فضای رقابتی مناسب برای فعالیت آنها بكار بندند كه این تلاش‬ها ... 
فصل اول: پیشینه، ابعاد و مبانی نظری مشارکت عمومی - خصوصی/فصل دوم: ظهور امتیازات انحصاری/فصل سوم: امتیازات انحصاری زیرساختی/فصل چهارم: زیرساخت‬های اجتماعی.... 
منبع : کتاب موضوعات راهبردی برای مدیریت شهری در مشارکت های عمومی - خصوصی http://iranbook.ir

نویسنده شهین در تاریخ 1394/10/12 ساعت 16:17:03
این کتاب ایده های خوبی حتی برای مدیران سازمانهاداره و من به جا دیدم که معرفی کنم. 
- می خواهید کارآفرین شوید؟ 
- می خواهید ایده پرداز، خلاق و مخترع شوید؟ 
- به دنبال ایده ای تجاری برای شروع یا توسعه کسب و کارتان می گردید؟ 
- کتابی برای دانشجویان آینده نگر، اساتید دلسوز، فارغ التحصیلان با انگیزه، کارآفرینان عزیز، تجار ایرانی، صاحبان صنایع و سرمایه گذاران حرفه ای 
- این کتاب را چندین بار بخوانید؛ بطور حتم، خواندن آن را به چندین نفر هم پیشنهاد می کنید! 
تکنیک (BAMMA (Brain Attack Multiplied By Morphological Analysis - تکنیکSCAMPER - هنر نوآوری - تکنیک واژه‌های ربطی - سازمان‌های ثبت اختراعات - ایجاد بازار هدف جدید برای محصولات - شبکه‌های اجتماعی اینترنتی - یک نوآوری را چگونه پالایش می‌کنید؟ - خلاقیت استعدای است ذاتی و نه یادگرفتنی (اکتسابی) ... 
منبع : کتاب تکنیک های آفرینش ایده های تجاری بازارپسند و پول ساز http://iranbook.ir

نویسنده در تاریخ 1394/10/12 ساعت 16:20:33
بررسی و توصیف فرم های مختلف مشارکت های عمومی-خصوصی  
مدیریت منافع و تعاملات در مشارکت های عمومی-خصوصی بین بخش ها 
سرمایه گذاری های مشترک پروژه محور - سیستم های تدارکات - امتیاز های انحصاری  
سیاست شهری و منطقه ای آمریکا ... 
منبع : کتاب مباحث راهبردی در زمینه مشارکت های عمومی-خصوصی در چشم انداز بین المللی http://iranbook.ir
نام شما / ایمیل شما
بررسی امنیتی. لطفا کد امنیتی را وارد کنید گوش دادن به کد

<قبل   بعد>
 

کلام مدیر

نقش تبليغات را در سودآوري سازمان ناديده نگيريد.

گالری


Edward. Deming

تبلیغات

آمار سایت

عضو: 12890
اخبار: 257
لینک ها: 34
بازدیدکنندگان: 4757120
3 میهمان حاضرند
spacer

spacer
© 2007-2024 UMZManagement.ir All rights reserved. Powered By Mambo.
.حقوق این سایت محفوظ است و كپی برداری از آن با ذكر منبع بلامانع می باشد
Developed By Mambolearn Group & Alireza Hosseinnejad.